English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poniter U توصیه مفید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recommends U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommending U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommend U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
reference U توصیه
reference U توصیه
references U توصیه
recommendation U توصیه
recommendations U توصیه
commendation U توصیه
counsels U توصیه کردن
recommending U توصیه کردن
recommend U توصیه کردن
recommends U توصیه کردن
counsel U توصیه کردن
counselled U توصیه کردن
counselling U توصیه کردن
advise U توصیه دادن
letter of reference U توصیه نامه
counseled U توصیه کردن
recommendatory U توصیه امیز
Letter of recommendation. U توصیه نامه
discommend U توصیه نکردن
letter of recommendation U توصیه نامه
advisable U قابل توصیه
recommit U توصیه کردن
advising U اگاهانیدن توصیه دادن
He advised (urged) me to go. U به من توصیه کرد که بروم
On my doctors advice. U بنا به توصیه پزشکم
swear by U جدا توصیه کردن
advises U اگاهانیدن توصیه دادن
I bought it on the recommendation of a friend. U طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
You have been recommended to us. U توصیه شما رابه ما کرده اند
blurb U تقریظ یا توصیه نامه مختصری برکتابی
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
recommended retail price U قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
What advice would you give to someone starting up in business? U چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
remedial U مفید
fruitful U مفید
profitable U مفید
well off U مفید
helpful <adj.> U مفید
precise U مفید
beneficial <adj.> U مفید
benefactress U مفید
applicatory <adj.> U مفید
utilitarian [useful] <adj.> U مفید
valuable <adj.> U مفید
appropriate [for an occasion] <adj.> U مفید
convenient <adj.> U مفید
functional <adj.> U مفید
practicable <adj.> U مفید
practical <adj.> U مفید
proper <adj.> U مفید
purpose-built <adj.> U مفید
purposive <adj.> U مفید
purposeful <adj.> U مفید
suitable <adj.> U مفید
utile [archaic] [useful] <adj.> U مفید
gainful U مفید
serviceable <adj.> U مفید
useful <adj.> U مفید
effect U مفید
effected U مفید
advantageous <adj.> U مفید
significance U مفید
handy <adj.> U مفید
expedient <adj.> U مفید
effecting U مفید
handy [useful] <adj.> U مفید
effective U مفید
useable storage U ذخیره مفید
utilizable discharge U بده مفید
utility program U برنامه مفید
utility function U تابع مفید
useful life U عمر مفید
salubrity U مفید بودن
service load U بار مفید
useful load U بار مفید
beneficially <adv.> U بطور مفید
serviceably <adv.> U بطور مفید
useful work U کار مفید
useful power U توان مفید
useful power U قدرت مفید
useful load U فرفیت مفید
advantageously U بطور مفید
available magnification U بزرگنمایی مفید
constructive U مفید ساختمانی
advantageaus U مفید باصرفه
effective storage U گنجایش مفید
active storage U گنجایش مفید
active capacity U گنجایش مفید
stead U مفید بودن
syllabuses U خلاصه مفید
syllabus U خلاصه مفید
good U سودمند مفید
usefully U بطور مفید
helpfully U بطور مفید
useful capacity U فرفیت مفید
advantage U مفید بودن
profitably <adv.> U بطور مفید
uses U مقدار مفید
utility U مفید بودن
lacanic U مختصر و مفید
use U مقدار مفید
payload U بار مفید
effective depth U ارتفاع مفید
effective capacity U گنجایش مفید
payloads U بار مفید
brake horsepower U توان مفید
briefly <adv.> U بصورت مختصر و مفید
efficiency U فعالیت مفید بازده
abbreviating U مختصر یا مفید کردن
availability U چیز مفید وسودمند
availability U شخص مفید دسترسی
curtly <adv.> U بصورت مختصر و مفید
abbreviates U مختصر یا مفید کردن
abbreviate U مختصر یا مفید کردن
asset U چیز با ارزش و مفید
compendiously <adv.> U بصورت مختصر و مفید
instrumental U مفید قابل استفاده
average available discharge U بده متوسط مفید
useable reservoir storage U گنجایش مفید مخزن
available storage capacity U گنجایش مفید مخزن
vail U بکارخوردن مفید بودن
application years U عمر مفید یک دستگاه
rated pay load U بار مفید نامی
informative U حاوی اطلاعات مفید
man friday U مستخدم یا یارخیلی مفید
come in handy <idiom> U اثبات مفید بودن
payload space U فضای بار مفید
nihilism U شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
multocular U مختصر و مفید کوتاه و سودمند
benefited U احسان کردن مفید بودن
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
benefit U احسان کردن مفید بودن
benefiting U احسان کردن مفید بودن
resource U گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
graphic U زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
library U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
libraries U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
language U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
lifetimes U مدت زمانی که وسیلهای مفید است یا قدیمی نشده است
lifetime U مدت زمانی که وسیلهای مفید است یا قدیمی نشده است
helped U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
stops U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
helps U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
help U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
dp U پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
pragmatism U مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com